شانس ، استعداد و موفقیت در بازیگری

من واقعا یک پسر خوش شانس هستم من همیشه می دانستم که خوش شانس هستم زیرا همه اطرافیانم این حرف را به من می زدند. همچنین ، وقتی با افراد جدیدی آشنا می شوم ، دو بار به آنها می گویم خوش شانس هستم. وقتی 16 ساله بودم ، با ورود به یک مسابقه تلویزیونی Hits ، دو جدول چرخش را بدست آوردم. من ده سال بدون شکستن استخوان اسکیت بورد کردم و دندان هایم (بالا) صاف است. من در کارم فوق العاده خوش شانس هم بوده ام: من وارد مدرسه تئاتر شدم (luckfest). من یک نماینده دارم و من به عنوان بازیگر پس از فارغ التحصیلی کار کرده ام. من همچنین چندین مسابقه برنده شده ام

 

اگر به نظر شما خوش شانس نیست ، شما فوق العاده خوش شانس هستید ، یا به قدرت استعداد اعتقاد دارید. اگر اینطور باشد ، من شما را سرزنش نمی کنم. با افزایش محبوبیت تلویزیون واقعیت محور استعدادهای درخشان ، داستان اصلی متمرکز بر ارزش استعداد در رابطه با موفقیت است. پیام این است که استعداد و موفقیت به موازات همدیگر هستند ، و این دو متغیر هستند. اگر موفق نیستید نباید استعداد داشته باشید ، اگر با استعداد باشید موفق خواهید بود. من بعنوان یک اعتقاد قوی به شانس ، عقدم را در آن خط فکری صدا می کنم. من فکر می کنم استعداد به اندازه گربه آنها در موفقیت بازیگران نقش دارد. استعداد یک چیز خارق العاده است ، اما تنها چیزی نیست که بین شما و موفقیت ایستاده است.

 

این شهر برای شش هزار و ششصد و بیست و سه نفر از ما کافی نیست.

در حال حاضر شش هزار و ششصد و بیست و سه بازیگر در سیدنی مستقر هستند (showcast.com.au). اکثر ما توسط یک آژانس نمایندگی می کنیم و سعی در "ساخت آن" داریم. دوستان و خانواده سخاوتمندانه به ما می گویند که استعداد ما درخشان خواهد شد و احتمالات را از بین می برد ، اما اینطور است؟

 

ابتدا اجازه دهید فرصت های شغلی موجود در تئاتر را بررسی کنیم.

در سیدنی پنج شرکت بزرگ تئاتر (پرداخت جایزه سهام) وجود دارد: شرکت تئاتر سیدنی. تئاتر St Belvoir؛ شرکت تئاتر گریفین؛ شرکت تئاتر آنسامبل و شرکت بل شکسپیر. بزرگترین این شرکت ها (شرکت تئاتر سیدنی) برای پر کردن فصل 2014 ، کمتر از یکصد بازیگر به کار خواهند گرفت. بنابراین ، برای استدلال ، بگذارید بگوییم که هر سال در سیدنی پانصد شغل در تئاتر وجود دارد.

 

همچنین تقریباً سه موزیکال مهم هر ساله در سیدنی بازی می کنند. این موزیکال ها از بازیگران بزرگ استفاده می کنند و مجریان "تهدید سه گانه" (آواز / رقص / بازیگری) فرصت های شغلی خارق العاده را ارائه می دهند. سخاوتمندانه بودن ، نمایش های موزیکال و اپرا سالانه دویست شغل اضافی را نشان می دهد.

 

حال بیایید نگاهی به پتانسیل کار در فیلم و تلویزیون بیندازیم.

براساس NSW Screen ، در حال حاضر دوازده محصول سینمایی و تلویزیونی در نیو ساوت ولز در حال تولید است که ده محصول دیگر امسال به اتمام رسیده است. این تعداد شامل بهترین بازیگرهای دوستانه در استرالیا نیست: Home & Away. اگر فقط تمسخر کرده اید ... خواندن را متوقف کنید.

 

تعداد نقش های موجود در هر سال بسته به تعداد و مقیاس تولید به شدت تغییر می کند. از جمله تبلیغات ، می توانم بگویم که هر سال بین هفتصد تا پنجاه تا دو هزار شغل در سینما و تلویزیون در سیدنی وجود دارد.

 

بنابراین این دو هزار و هفتصد شغل بین شش هزار و ششصد و بیست و سه بازیگر تقسیم شده است.

2700/6623 = 0.407 شغل برای هر بازیگر ، سالانه یا یک شغل هر دو و نیم سال. گریم

 

اگر موفقیت در بازیگری شامل کار کردن و کسب درآمد می شود ، کمبود شغل یکی از مهمترین عوامل بازدارنده موفقیت است. سطح استعداد شما بر تعداد نقش های موجود هر ساله تأثیر نمی گذارد ، اما اگر خوش شانس باشید ، ممکن است شانس شما را برای به دست آوردن یکی از آنها افزایش دهد.

 

استعداد یا تجربه در بازیگری؟

در این شغل ، چشم انداز کمیاب کسب تجربه و پرورش استعداد بسیار دشوار است. جایی که تئاتر جامعه زمانی سکویی برای بازیگران بی تجربه برای تخته بازی کردن بود ، اکنون رقابت شدیدی برای هر نقش وجود دارد. بازیگران آموزش دیده آموزشگاه درام برای مواجهه در بازار غرقاب می جنگند. تعداد زیادی از بازیگران برای هر قسمت در نمایش های مشارکتی که بعید است مخاطب داشته باشند ، ممیزی می کنند ، چه رسد به اینکه پول در بیاورند. متأسفانه نتیجه این امر صدها بازیگری است که به جز پرداخت هزینه های آن راهی برای کسب تجربه ندارند. و آنها برای زمان بسیار کمی پول زیادی می پردازند.

 

صنعت "مشاوره" در استرالیا از کنترل خارج است. مربیان بین المللی بازیگری با لیست A ، کارگاه هایی را در سیدنی و ملبورن برگزار می کنند تا گرسنگی برای موفقیت را جبران کنند. بازیگران در استرالیا 800 دلار برای کارگاههای آخر هفته که یک ساعت و بیش از دو روز را با یک معلم خصوصی می گذرانند ، پرداخت می کنند. دانش آموزان هزینه می کنند تا به امید جذب برخی از استعدادهای معلم شرکت کنند. به عنوان کارگاه های فشرده این سمینارها بیشتر شبیه بشارت هستند ، شما را می شکنند و بازسازی می کنند ، باشگاه های بازیگری خود را تبریک می گویم ، با هزینه پوشش.

 

اگر طرفدار مالکوم گلادول هستید ، 800 دلار در ساعت راهی فوق العاده گران قیمت برای تبدیل شدن به یک بازیگر بزرگ است. گلدول استدلال می کند که برای اینکه در چیزی متخصص شود ، به ده هزار ساعت تجربه نیاز دارد. به همین دلیل است که معتقدم ، اگر شما آنقدر خوش شانس باشید که وارد شوید ، مدرسه درام یک انتخاب عالی برای بازیگران جوان است (تقریباً 3900 ساعت در طول سه سال).

 

اما چرا مردم اگر کار نمی کنند هنوز صدها دلار برای حضور در این کارگاه ها پرداخت می کنند؟

 

The Graveyard AKA Survivorship Bias.

به راحتی می توان بر فارغ التحصیلان معروف یک کلاس بازیگری متمرکز شد ، بدون اینکه متوجه شویم که آنها فقط اقلیت کوچکی از فارغ التحصیلان خود را نشان می دهند. لری ماس ممکن است مربی لئوناردو دی کاپریو باشد ، اما او همچنین مربیگری هزاران نفر دیگر را نیز انجام داده است که یا ناشناخته هستند ، دیگر فعالیت نمی کنند یا به معنای واقعی کلمه در قبرستان هستند. بله ، یک مربی بازیگری احتمالاً (به طور موقت) توانایی بازیگری شما را بهبود می بخشد. و همچنین به شما مقدار کمی تجربه می دهد. اما پرداخت هزاران دلار برای شرکت در یک کارگاه آخر هفته صرف نظر از تعداد ستاره های سینما که با استاد راهنما کار کرده اند ، شما را موفق نخواهد کرد. بسیاری از بازیگران بزرگ با هزینه بسیار کمی قهوه های وحشتناکی درست می کنند.

 

یک بازیگر کم تجربه که برای یک کارگاه فشرده هزینه کار می کند تا یاد بگیرد چگونه بازی کند ، مانند یک باکره است که یک فاحشه گران قیمت را استخدام می کند تا در عرض یک ساعت همه چیزهایی را که باید درباره رابطه جنسی بدانند به آنها بیاموزد. و به همین ترتیب ، آنها بسیار لذت می برند از این که غرق شوند ، به دوستان و معلم خصوصی خود می گویند که این کار شگفت انگیز بود. با ادعای اینکه آنها موفقیت بزرگی را در جهان تجربه کرده اند ، دوباره متولد شده ، (بازیگر) کتاب مقدس در دست ، آماده برای موفقیت. و اگر این موفقیت حاصل نشود ، به دلیل آموزشهای بی نتیجه متخصص نیست ، به دلیل کمبود استعداد در دانش آموز است ، درست است؟ اوه عزیزم.

 

باور به اعتیاد به مواد مخدر را باور نکنید

یکی دیگر از محصولات جانبی ناخوشایند اعتقاد به همه استعدادهای غالب ، واکنش اغراق آمیز در برابر شکست است. اگر با استعداد باشید ، در این صورت موفق خواهید بود ، اگر شکست بخورید (یک بار یا بیشتر) با استعداد نیستید ، می توانید به سرعت منجر شوید.

 

من عواقب این ذهنیت را دست اول دیده ام. بگذارید به شما بگویم که زیبا نیست. بسیاری از دوستان من فوق العاده مجری با استعدادی هستند ، برخی خوش شانس بوده و طعم موفقیت را چشیده اند ، در حالی که دیگران چنین نکرده اند. من در هر گروه افرادی را می شناسم که به ارزش استعداد اعتقاد دارند. موفق به استعداد استثنایی خود می بالند و موفقیت آنها را برای خود و دوستان ظاهراً کم استعدادشان توجیه می کند. افراد ناموفق ، یا هنوز موفق نیستند ، موجودیت آنها را زیر سوال می برند. در بعضی از افراد این کمبود استعداد منجر به اضطراب ، افسردگی و فقدان ارزش شخصی می شود.

 

اگر موفق هستید و فکر می کنید این فقط به دلیل استعداد شماست ، تبریک می گویم. اگر موفق نیستید و فکر می کنید این فقط به دلیل کمبود استعداد است ، این آشغال است. شما احتمالاً فقط بدشانس بودید.

 

هیچ رازی وجود ندارد

هیچ کس نمی خواهد زندگی خود را برای ساختن آن به عنوان یک بازیگر بدون نوعی موفقیت هدر دهد. نگرانی من این است که بازیگران وقت و هزینه زیادی صرف یادگیری رازی می کنند که وجود ندارد. هیچ رمز موفقیت وجود ندارد. تعداد افرادی که از توصیه های هر مربی ویژه ای پیروی کرده اند و شکست خورده اند ، به شدت از کسانی که موفق شده اند بیشتر است.

بنابراین ، اگر یک بازیگر هستید ، وقت خود را از دست ندهید و فکر کنید که به اندازه کافی خوب نیستید ، به اندازه کافی کوچک ، به اندازه کافی باهوش هستید و غیره. برای موفقیت لازم نیست که چیز خاصی باشید. صرف نظر از تجربه ، سطح مهارت یا برداشت های افراد دیگر از استعداد خود ، برای خود ارزش قائل شوید. 800 دلار برای ساخت یک فیلم کوتاه ، استخدام فضای تئاتر یا غذا دادن به گربه خود هزینه کنید.

 

بازیگری حرفه ای شایسته محور نیست.